یا مهدی عجل علی ظهورک

خوبی های را به اشتراک بگذارید

یا مهدی عجل علی ظهورک

خوبی های را به اشتراک بگذارید

  • ۰
  • ۰

اصل خدامحوری در اخلاق سیاسی

یکی از اصول بنیادین در اخلاق سیاسی ، خدامحورى است. براى رسیدن انسان به کمال ، نظام تشریع و قانون‏گذارى متناسب با تکوین و آفرینش وضع شده ، مسیر و برنامه زندگى انسان ، پیش از تولد تا بعد از مرگ به طور کامل و دقیق مشخص شده است و انسان مکلف شده که براى رسیدن به هدف خلقت، تنها در چارچوب همین مسیر و برنامه‏حرکت نماید ؛ یعنى فقط از احکام و دستورات الهى اطاعت کند؛ زیرا اطاعت و حرکت در مسیر دیگر جز انحراف انسان و سقوط از انسانیت نتیجه‏اى در برنخواهد داشت[1]؛ به همین دلیل،خداوند به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دستور مى‏دهد از وحى الهى پیروى کند و از آراى دیگران روى برتابد : « و در میان آنها (اهل کتاب) طبق آنچه خداوند نازل کرده، داورى کن! و از هوسهاى آنان پیروى مکن[2]» .

در آیات دیگر، خداوند کسانى را که بر خلاف آنچه از جانب وحى نازل شده است حکم مى‏کنند، کافر و فاسق و ظالم مى‏خواند[3]. در آیات دیگرى خداوند متعال اشاره فرموده که مردم باید اختلافات خویش را با رجوع به کتاب و احکام الهى حل و فصل کنند[4].توحید و خدامحورى، محور اصلى همه اندیشه‏های اسلام است. هدف اصلى همه پیامبران الهى توحید است. راز نخست، در تکوین آفرینش و تشریع قوانین الهى عبودیت خداست. از نگاه اسلام، توحید زیر بناى همه چیز است. توحید تنها یک طرز تفکر نیست که روشى براى زندگى کردن هم هست . توحید و خدامحوری­ آنقدر اهمیت دارد که خداوند به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم امر می کند که : «بگو: نماز من و قربانى من و زندگى من و مرگ من براى خدا آن پروردگار جهانیان است او را شریکى نیست. به من چنین امر شده است، و من از نخستین مسلمانانم[5]» .

توحید به معناى واقعى‏اش در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم جریان داشت. در آن روزگار، توحید استخوان ­بندى نظام موجود و محور همه روابط اجتماعى،اقتصادى و سیاسى به شمار مى‏رفت . چنین بود که جامعه اسلامى رو به پیشرفت داشت. متأسفانه در عصرهای بعد، توحید به یک مسئله کلامى صرف با ریزه‏کارى‏هاى فراوان تبدیل شد و از صحنه عملى جامعه، جز در مواقعى اندک کنار رفت و چنین بود که انحطاط جوامع اسلامى آغاز شد[6]. اگرجامعه اسلامی خواهان بازگشت به عزت زمان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است باید اصل و اساس همه کاری­های خود را خدا قرار دهد که فقط در این صورت است که می­تواند به هدف خود دست یابد . این است که خدای متعال در قرآن می­فرماید : « و هر کس که از یاد من اعراض کند ، زندگیش تنگ شود و در روز قیامت نابینا محشورش سازیم[7]».

کسی که در وادی اداره جامعه و مسائل سیاسی قدم می‌گذارد و می‌خواهد به مردم خدمت کند، باید در هر شرایطی خدا باور و خدامحور باشد؛ چون قدرت و ریاست به طور طبیعی، غرورآفرین است از این‌رو، سیاستمداران بیش از دیگران در معرض لغزش و سقوط قرار دارند. یاد خدا است که همواره انسان را در این لغزشگاه‌ها و خطرات حفظ می‌‌کند.حضرت علی علیه السلام بدین دلیل، در نامه خود به مالک اشتر فرمان می‌‌دهند:

«به او فرمان مى‏دهد که: خدا را با دل و دست و زبان یارى کند، زیرا خداوند پیروزى کسى را تضمین کند که او را یارى دهد، و بزرگ دارد آن کس را که او را بزرگ شمارد[8]» .

خدامحوری آثار متعددی همچون آرامش دهنده روح و روان و پشتوانه فضایل اخلاقی است و از نظر اجتماعی،ضامن اجرای قانون ، عدالت و حفظ حقوق افراد در برابر یکدیگر است [9]و از طرف دیگر موجب اخلاص در عمل، دوری از گناه و قرب الی الله می­شود که هر یک به لحاظ تربیتی بسیار مهم است؛ زیرا هدف عالی در تربیت اسلامی‌ رسیدن به مقام قرب الهی می‌باشد و باید تمام فعالیت‌های مربیان در این زمینه صورت گیرد. بدین روی، سیاستمداران نظام اسلامی‌ باید به گونه‌ای تربیت شوند که ویژگی خداباوری در قلب و روح آنان رسوخ کند تا تمام کارها و اعمالشان براساس خدامحوری انجام گیرد[10].

 


1-   مهدی ، نظر پور ،آشنایی با نظام جمهوری اسلامی ایران ، انتشارات زمزم هدایت ، قم ، 1387 ، ص 117 .

[2]وَ انِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما انزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِع اهوائَهُمْ - سوره مائده 5 ،  آیه  49 .

[3]  - مائده 5، آیات 44، 45 و 47 .

[4]  -  بقره 2، آیه 213.

[5]  - قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ – سوره انعام 6 ، آیه 162 163 .

[6]  - اسلام و روابط بین‏المللى، ص 44 .

[7]وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى- سوره طه  50 ، آیه 124 .

[8]أَمَرَه‏ ...أَنْ یَنْصُرَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ [بِیَدِهِ وَ قَلْبِهِ بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَإِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قَدْ تَکَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ وَ إِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ  - نهج البلاغه ، عهدنامه مالک اشتر .

[9]  - محمد باقر ، شریعتی سبزواری  ، توحید در نگاه عقل و دین ، انتشارات بوستان کتاب ، قم ، 1390، ص 42 .

[10] -  لطفعلى ، لطیفى پاکده‏ ، تحلیل انقلاب اسلامى، انتشارات زمزم ، ص 66 .

  • حسین پاک سرشت
  • ۰
  • ۰

اخلاق اداری

 

اخلاق اسلامی در نظام اداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام)

از منظر امیر مومنان علی (علیه السّلام) آنچه مایه برتری آدمیان و سبب والایی شأن ایشان است، کرامت های اخلاقی است و این کرامت ها در اداره امور نقشی اساسی دارند.

ضرورت اخلاق اداری

اگر اخلاق اسلامی در زندگی کاری انسان وجود و حضور داشته باشد، کار کردن شیرین و توام با رضایت شغلی و احساس رضایتمندی و خود شکوفایی از یک سو و رضایت مردم و پیشرفت امور و شکوفایی کار از دیگر سو است، و در نتیجه موجب رضایت خالق و بارش رحمت ها و برکت های اومی شود.

خطرناکترین رویداد انسانی انحطاط اخلاقی و شکسته شدن مرزهای اخلاقی است که در این صورت هیچ چیز به سلامت نخواهد ماند و انسانیت انسان فرو می ریزد، و این امر در امور اداری از جایگاهی خطیر و ویژه برخوردار است. زیرا وقتی انسان از محدوده فردی خارج می شود و در پیوند با دیگر انسان ها قرار می گیرد و این پیوند صورتی اداری می یابد، اگر اخلاق نیک حاکم بر روابط انسانی نباشد، فاجعه چندین برابر می شود.

به همین دلیل است که والاترین ملاک در هر سازمان اداری متخلق بودن افراد به اخلاق انسانی است.

از منظر امیر مومنان علی (علیه السّلام) آنچه مایه برتری آدمیان و سبب والایی شأن ایشان است، کرامت های اخلاقی است و این کرامت ها در اداره امور نقشی اساسی دارند.

روایت شده که آن حضرت فرمود:

عَلَیْکُمْ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا رِفْعَةٌ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْأَخْلَاقَ الدَّنِیَّةَ فَإِنَّهَا تَضَعُ الشَّرِیفَ وَ تَهْدِمُ الْمَجْد و بر شما باد به رعایت اخلاق پسندیده که آن بزرگى شأن و مقام‏است. و بر حذر باشید از اخلاق پست و نکوهیده که آن، فرد محترم را خوار نماید و عزّت و سرافرازى را تباه سازد

اهمیت نوع نگرش اداری

مهمترین مبنا در سامان یافتن اخلاق اداری، تصحیح بینش کارکنان و سامان یافتن نوع نگاه آنان به خودشان و مردمان و مسئولان و وظایفشان است. زمانی که نگاه انسان به خود و مردم و مافوق خود و کار اصلاح شود و با نگاهی توحیدی و پاک به این امور بنگرد و براساس این نگاه عمل نماید، کار کردن عین عبادت نمودن و همپای لذت و شیرینی و همتای رشد و شکوفایی است.

اینکه انسان خود را چگونه ببیند و چگونه بیابد و چه جایگاهی در هستی برای خود قائل باشد، به شدت در اخلاق و رفتار او تاثیرگذار است. آن که خود را عبد می یابد و برای خویش کرامت انسانی و عزت ایمانی قایل است به گونه ای رفتار می کند، و آن که عبد بودن خود را از یاد می برد و برای خویش کرامت و عزت قائل نیست به گونه ای دیگر و متضاد با گونه نخست رفتار می نماید.

بنابراین از مهمترین اموری که باید به آن پرداخت، حفظ و رشد کرامت کارکنان نظام اداری، و ترمیم و تقویت کرامت ایشان است که اگر کارکنان نظام اداری خود را کریم ببینند، کریمانه رفتار می کنند و کرامت خود را با هیچ چیز معاوضه نمی نمایند. امیرمؤمنان علی(علیه السّلام) در سفارشی گرانقدر به فرزندش حسن(علیه السّلام) چنین فرموده است:

أَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضا ، نفس خود را از هر پستی گرامی دار، هرچند تو را به آنچه خواهانی برساند، چه آنچه را از خود بر سر این کار می نهی، هرگز به تو برنگرداند.

نگاه به کار و مسئولیت

نوع نگاه انسان به کار و مسئولیت از امور مهم اخلاق مطلوب اداری است. کسی که کار و مسئولیت را امانت ببیند و آن را وسیله عزتمندی و سرمایه شکوفایی خویش بداند، از کار کردن احساس رضایت و خشنودی و خود شکوفائی می کند و همین امر باعث بهبود اخلاق اداری او می شود. امیرمؤمنان در آموزش های اخلاق اداری کارگزاران و کارکنان دستگاه اداری را در این جهت آموزش می داد، چنانچه در نامه ای به اشعث بن قیس، استاندار "آذربایجان" چنین فرموده است:

وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ ، همانا کاری که به عهده توست، طعمه ای برایت نیست، بلکه امانتی است بر گردنت .

علی(علیه السّلام) چنین درباره کوتاهی در کار فرموده است: من قصر فی العمل ابتلی بالهم هر که در کار کوتاهی ورزد، دچار اندوه گردد.

نگاه به مردم

اخلاق اداری مطلوب زمانی سازمان می یابد که کارکنان نظام اداری به مردم از منظری درست بنگرند و خود را کارگزار، خزانه دار، وکیل و خدمتگزار مردمان ببینند. در این صورت است که اخلاق سازمانی مطلوب ظهور می نماید.

 امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) در این باره به کارگزاران خود چنین آموزش داده است:

فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ فَإِنَّکُمْ خُزَّانُ الرَّعِیَّةِ وَ وُکَلَاءُ الْأُمَّةِ وَ سُفَرَاءُ الْأَئِمَّة ، پس داد مردم را از خود بدهید و در برآوردن حاجت های آنان شکیبایی ورزید، که شما خزانه دار رعیت هستید، و امت را وکلا، و امامان را سفیران.

کارکنان اداری زمانی به درستی می توانند انصاف را پاس بدارند که داد مردمان را از خویش بدهند و در رفتار با آنان شکیبایی داشته باشند و با ا یشان طلبکارانه برخورد ننمایند و خود را وکیل و خزانه دار آنان ببینند و احساس کنند که به موکلان خود پاسخگویند و فلسفه وجودی ایشان در نظام اداری خدمتگزاری به مردم است.

خطرناکترین آفت اخلاق سازمانی و تباه کننده ترین عامل رفتار انسانی این است که کارگزاران و کارکنان نظام اداری از بالا به پایین به مردم بنگرند، و خود را بر آنان مسلط ببینند، و در اداره امور خود را فرمانروا تصور نمایند و اراده فرمانروایی کنند.

در نگاه امیرمؤمنان علی(علیه السّلام) حقوق مردم بالاترین و والاترین حقوق شمرده می شود تا آنجا که امام(علیه السّلام) حقوق و حرمت مردم را برخاسته از اصل توحید و پیوند یافته با آن می بیند، چنانکه می فرماید:

الْفَرَائِضَ الْفَرَائِضَ أَدُّوهَا إِلَى اللَّهِ تُؤَدِّکُمْ إِلَى الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَیْرَ مَجْهُولٍ وَ أَحَلَّ حَلَالًا غَیْرَ مَدْخُولٍ وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ کُلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِیدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِینَ فِی مَعَاقِدِهَا. واجبها! واجبها! آن را برای خدا به جا آورید که شما را به بهشت می رساند. خدا حرامی را حرام کرده که ناشناخته نیست، ولی حلالی را حلال کرده که از عیب خالی است، و حرمت مسلمانان را از دیگر حرمتها برتر نهاده، و حقوق مسلمانان را با اخلاص و یگانه پرستی پیوند داده است.

اخلاق اداری :  بایدها (معروفها) و نبایدهای (منکرهای) اداری

الف. در ارتباط با ارباب رجوع:

بایدها:

1.       تکریم ارباب رجوع و حفظ حرمت و شخصیت آنان

2.       خوشرویی و خوش برخوردی در مواجه با ارباب رجوع

3.       پاسخگویی و مسئولیت پذیری در قبال کار ارباب رجوع

4.       توجیه قانونی، عقلی و منطقی عدم انجام خواسته های نامربوط  ارباب رجوع

5.       توجه به کسب رضایت مردم و در نهایت رضایت الهی

6.        رعایت عدالت و انصاف در برخورد با مراجعین

7.      رعایت اخلاق اسلامی در برخورد با مراجعین

8.       حضور به موقع در محل کار و تعیین جایگزین برای انجام امور مراجعین در اوقات عدم حضور در محل کار

9.       تسریع و تسهیل در انجام امور مردم

10.   درست و به موقع انجام دادن کارهای مردم

11.   گوش دادن اثر بخش به خواسته ها و ارائه اطلاعات و راهنمایی لازم و کافی ارباب رجوع

نبایدها:

1.       تبعیض نژادی، قومی، خویشاوندی، مذهبی و جنسی در ارائه خدمت به ارباب رجوع

2.       تجسس در امورات شخصی ارباب رجوع

3.        اخاذی، رشوه خواری و اخذ وجه بیش از تعرفه های مقرر در قانون

4.       تاثیر و قبول توصیه و سفارش در ارائه خدمات ارباب رجوع

5.       منت گذاشتن و چشم داشت از بابت انجام امورات مراجعین

6.       ترک محل کار در اوقات موظفی اداری بدون دلیل و اجازه

7.       افشای اسرار و اطلاعات محرمانه ارباب رجوع

8.        داشتن کبر و غرور در برخورد با ارباب رجوع

ب. در ارتباط با همکار:

بایدها:

1.       احترام به همکاران و رفتار توأم با ادب و نزاکت

2.        رعایت و داشتن رفتار مناسب همکاران خانم و آقا با یکدیگر در فضای اداره

3.       ارائه انتقاد سازنده و مؤثر در صورت نیاز جهت اصلاح و بهبودی

4.        داشتن وحدت ، صمیمیت و همدلی با همکاران

5.       همکاری، مشورت و مشارکت در انجام بهینه وظایف شغلی و سازمانی

6.       توسعه و توانمندی همکاران از طریق انتقال تجارب و تسهیم اطلاعات

7.       امانتداری و حفظ اسرار همکاران

8.       امر به معروف و نهی از منکر

9.       محبت، الفت و صداقت در تعامل و ارتباط با همکاران

10.   کمک به انجام وظایف شغلی همکار در صورت نبودن ایشان در محل کار و یا در زمان مشغله زیاد ایشان

نبایدها:

1.       تجسس در امور شخصی همکاران

2.       انتقام جویی از همکاران و مراجعه کنندگان

3.       استهزاء و تخریب همکاران

4.        دخالت بی مورد در امور غیر مرتبط با وظایف محوله

5.       عدم توجه به نظرات همکاران

6.       سوء ظن، بخل و حسادت به همکاران

ج. در ارتباط و رفتار مدیر با کارمند:

بایدها:

1.       بکار گیری نیروهای متعهد، متخصص و شایسته در بخش های مختلف

2.       عدالت و انصاف در برخورد با زیر دستان

3.       تفویض اختیارات و استقلال در انجام وظایف شغلی و سازمانی

4.       افزایش توانمندیهای کارکنان از طریق انتقال تجارب و آموزش

5.       ایجاد انگیزه، میل و علاقه در کارکنان برای انجام وظایف شغلی و سازمانی

6.       تشویق و تنبیه به موقع کارکنان

7.       حضور مدیر دستگاه در بین همکاران به منظور رسیدگی به امور آنها

8.       تقویت حس همکاری، تعاون و مشارکت در بین کارکنان

9.      برنامه ریزی برای گسترش روحیه ابتکار ، خلاقیت و نوآوری کارکنان

10.   کنترل و ارزشیابی دقیق کارکنان و ارائه بازخورد مناسب برای اصلاح و بهبود

11.   فراهم نمودن شرایط رشد و تعالی کارکنان در ابعاد مختف

12.   حمایت و پشتیبانی جدی از همکاران برای رفع مشکلاتشان

نبایدها:

1.       تجسس در امور شخصی کارکنان

2.       پیش داوری و قضاوت یکطرفه نسبت به پرسنل

3.       استبداد، تکبر، تحقیر و استهزا تبعیض، بی احترامی و خشونت در برخورد با زیر دستان

4.       انتصاب ناشایسته اقوام، نزدیکان و دوستان فاقد صلاحیت

5.       وعده های پوچ و غیر قابل انجام به کارکنان

6.       نتیجه تلاش و کار زیر دستان را به خود نسبت دادن

7.       به کار گیری کارکنان مجموعه تحت مدیریت جهت انجام امور شخصی و غیر اداری

د. در ارتباط و رفتار کارمند با مدیر:

بایدها:

1.       اطاعت پذیری و انجام به موقع دستورات مافوق

2.       حفظ حرمت و منزلت مدیران در محیط اداری و غیر اداری

3.       ارائه نظرات کارشناسی در رابطه با وظایف شغلی و سازمانی

4.       صداقت، امانتداری و برخورد مؤدبانه با مافوق

5.       مشارکت جدی در کارهای تیمی و انجام وظایف شغلی

6.       استفاده درست در مقابل اختیارات تفویض شده  

نبایدها:

1.       تمرد و سرپیچی از دستورات مافوق

2.       دروغ، تهمت، افتراء، غیبت کردن و بدگویی پشت سر مدیران

3.       ارائه گزارشات خلاف واقع

4.       تملق و چاپلوسی در رفتار و ارتباط با مافوق

5.       از زیرکارها ، شانه خالی نکردن و امور محول شده را به گردن دیگران نیانداختن

ه. در ارتباط با سازمان و شغل:

بایدها:

1.       انجام به موقع و دقیق وظایف محوله

2.       حضور منظم و به موقع در محل کار و فعالیت تا پایان وقت اداری

3.       ارتقای دانش و مهارت مورد نیاز شغلی و سازمانی

4.       سخت کوشی و تلاش در کار 

5.       دقت و احتیاط در مصرف بیت المال و جلوگیری از ریخت و پاش و دوری از اسراف

6.       افزایش بهره وری، اصلاح الگوی مصرف، صرفه جویی و استفاده بهینه از امکانات و منابع سازمان

7.      رعایت پوشش اداری

8.       توجه به ساده پوشی و عدم آرایش زننده در ادارات و مراکز آموزشی و عمومی

9.       رعایت قوانین، مقررات، ضوابط اداری و آراستگی محیط کار

10.   رعایت شئون و شعائر و اخلاق اسلامی (در گفتار، رفتار و پوشش و برخورد با دیگران)

11.   برگزاری و شرکت فعال و به موقع در نماز جماعت و تشویق همکاران برای شرکت در نماز

نبایدها:

1.       سوء استفاده از موقعیت شغلی و استفاده شخصی از امکانات دولتی و مردمی.

2.       اعمال نفوذ برای نیل به منافع شخصی و گروهی و پذیرایی های پر خرج برای حفظ موقعییت شخصی

3.       برگزاری جلسات زاید و بی فایده و سفرهای پرهزینه و بی مورد داخلی و خارجی.

4.      دیر سرکار آمدن و زود رفتن از محل کار.

5.       انجام کارهای شخصی در اوقات و ساعات اداری.

6.       ماندن در اداره در غیر ساعات اداری و انجام ندادن کار و گرفتن اضافه کاری.

7.       سهل انگاری در حفظ امکانات دولتی، بدبین کردن مردم به نظام و انقلاب اسلامی.

8.       اختلاس، جعل، خیانت در امانت و عدم وفای به عهد.

9.     مکالمه زیاد و طولانی و بی مورد با تلفن اداره.

10.   استعمال دخانیات و داشتن اعتیاد.

 

 

 

 

  • حسین پاک سرشت
  • ۰
  • ۰

گام های شیطان

گام های شیطان آیه 21 سوره نور:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ ، اى مؤمنان! از گام‏هاى شیطان پیروى نکنید و هر که از گام‏هاى شیطان پیروى کند [هلاک مى‏شود] زیرا شیطان به کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان مى‏دهد و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدى از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاک نمى‏شد، ولى خدا هر که را بخواهد پاک مى‏کند و خدا شنوا و داناست»

نخستین مطلبی که در این آیه آمده و در چهار جای قرآن تکرار شده این است که دنبال گام های دشمن نروید . خطوات جمع خطوه است به معنی فاصله دو قدم .

شیطان گام به گام جلو می رود و انسان قدم به قدم سقوط می کند .   هیج کس از ابتدا قاتل و خلاف کار نبود ذکر چند مثال   .. پیامبر فرمود :  ان ابلیس رضی منکم بالمحقرات ، شیطان از گناهان شما خوشنود می شود ، هر چند آنها معاصی صغیره باشد

گام های شیطان:

1 وسوسه : اولین گام شیطان وسوسه است . آدم و حوا به این وسوسه مبتلا شدند . اعراف /20 « فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُورِیَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدین ، پس شیطان، آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از شرمگاه بدنشان بر آنان پوشیده بود نمایان کند، [وسوسه‏اش این بود که به هر دو] گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر از این جهت که مبادا دو فرشته گردید، یا از جاودانان شوید.»

اولش وسوسه است نمی گوید نماز نخوان و خدا را قبول نداشته باش فقط ایجاد تردید می کند

انواع وسوسه : فکری ، عملی ، اجتماعی

الف : وسوسه فکری : فکرهای ناجور درباره خدا و پیغمبر و ائمه

بزرگان و انبیای ما هم دچار وسوسه می شوند

داستان حضرت عیسی و شیطان : موسی بالای کوهی بود و شیطان به او گفت خود را از کوه بالا بیاندازد و خدا حافظ اوست . عیسی گفت یعنی می گویی خدا را امتحان بکنم ؟ آدم کسی را امتحان می کند که به او تردید دارد من یقین دارم خدا ممتحن است نه من

داستان حضرت عیسی  و شیطان : مگر تو مرده را زنده نمی کنی و خلق نمی کنی و از گل پرنده نمی سازی کور را شفا نمی دهی این صفت بشر نیست و تو خداهستی

داستان آیت الله سید محمد فشارکی استاد شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم به هنگام وفات میرزای شیرازی در نجف . آیه الله سید محمد فشارکی بعد از میرزای شیرازی زعامت شیعه را در دست می گرفت خودش می گوید در دلم احساس شادی کردم . متوجه شد که شیطان است از سر شب تا به صبح در حرم امیرالمؤمنین گریه کرد و اشک ریخت و بعد از اینکه مردم به در خانه او آمدند گفت من این مسئولیت را قبول نمی کنم و آیه 83 سوره قصص را تلاوت کرد : « تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین ،آن سراى [پرارزش‏] آخرت را براى کسانى قرار مى‏دهیم که در زمین هیچ برترى و تسلّط و هیچ فسادى را نمى‏خواهند و سرانجام [نیک‏] براى پرهیزکاران است»

الآن چگونه است آیا کسی پیدا می شود که به خاطر وسوسه زیر بار مسئولیت نرود .

درمان وسوسه :  کسی آمد به پیامبر گفت من گاهی وسوسه فکری پیدا می کنم پیامبر گفت هر وقت برایت پیش آمد بگو  «آمنا بالله وبرسوله و لاحول و لاقوه الا بالله »

ب :وسوسه عملی دومین وسوسه وسوسه عملی در وضو غسل نجاست و خیلی چیزهای بی هوده و ناچیز این معلوم ایت که کار شیطان است

شخصی آمد به امام صادق گفت بنده خدایی دچار وسواس شده

ذَکَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلًا مُبْتَلًى بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ أَیُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ کَیْفَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ- فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِی یَأْتِیهِ مِنْ أَیِّ شَیْ‏ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ یَقُولُ لَکَ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَان‏

این یک بیماری روحی است و با گفتن حل نمی شود اراده عزم و گاهی معالجات روان پزشکی می خواهد .

ج : وسوسه اجتماعی : سومین وسوسه وسوسه اجتماعی است . بعضی ها به همه سوء ظن دارند این وسوسه شیطان است  .

داستان آیت الله مرعشی در نجف که درس می خواند و دچار سوء ظن شد این سوء ظن تأثیر گذاشته بود و نه تنها قدرت تدریس بلکه حافظه او ضعیف شد و مطالعه هم نمی توانست بکند وقلم او هم کند شد

شب جمعه به کربلا رفت و با اجازه خادم شب را در حرم ماند پایین پا کنار قبر علی اکبر ماند و متوسل شد و مکاشفه ای برای او پیش آمد امام حسین به او گفت چرا بدگمانی مگر به درون اعمال مردم خبر داری همین که فرمود سوء ظن رفع شد

  • حسین پاک سرشت