یا مهدی عجل علی ظهورک

خوبی های را به اشتراک بگذارید

یا مهدی عجل علی ظهورک

خوبی های را به اشتراک بگذارید

  • ۰
  • ۰

گام های شیطان

گام های شیطان آیه 21 سوره نور:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ ، اى مؤمنان! از گام‏هاى شیطان پیروى نکنید و هر که از گام‏هاى شیطان پیروى کند [هلاک مى‏شود] زیرا شیطان به کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان مى‏دهد و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدى از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاک نمى‏شد، ولى خدا هر که را بخواهد پاک مى‏کند و خدا شنوا و داناست»

نخستین مطلبی که در این آیه آمده و در چهار جای قرآن تکرار شده این است که دنبال گام های دشمن نروید . خطوات جمع خطوه است به معنی فاصله دو قدم .

شیطان گام به گام جلو می رود و انسان قدم به قدم سقوط می کند .   هیج کس از ابتدا قاتل و خلاف کار نبود ذکر چند مثال   .. پیامبر فرمود :  ان ابلیس رضی منکم بالمحقرات ، شیطان از گناهان شما خوشنود می شود ، هر چند آنها معاصی صغیره باشد

گام های شیطان:

1 وسوسه : اولین گام شیطان وسوسه است . آدم و حوا به این وسوسه مبتلا شدند . اعراف /20 « فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُورِیَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدین ، پس شیطان، آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از شرمگاه بدنشان بر آنان پوشیده بود نمایان کند، [وسوسه‏اش این بود که به هر دو] گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر از این جهت که مبادا دو فرشته گردید، یا از جاودانان شوید.»

اولش وسوسه است نمی گوید نماز نخوان و خدا را قبول نداشته باش فقط ایجاد تردید می کند

انواع وسوسه : فکری ، عملی ، اجتماعی

الف : وسوسه فکری : فکرهای ناجور درباره خدا و پیغمبر و ائمه

بزرگان و انبیای ما هم دچار وسوسه می شوند

داستان حضرت عیسی و شیطان : موسی بالای کوهی بود و شیطان به او گفت خود را از کوه بالا بیاندازد و خدا حافظ اوست . عیسی گفت یعنی می گویی خدا را امتحان بکنم ؟ آدم کسی را امتحان می کند که به او تردید دارد من یقین دارم خدا ممتحن است نه من

داستان حضرت عیسی  و شیطان : مگر تو مرده را زنده نمی کنی و خلق نمی کنی و از گل پرنده نمی سازی کور را شفا نمی دهی این صفت بشر نیست و تو خداهستی

داستان آیت الله سید محمد فشارکی استاد شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم به هنگام وفات میرزای شیرازی در نجف . آیه الله سید محمد فشارکی بعد از میرزای شیرازی زعامت شیعه را در دست می گرفت خودش می گوید در دلم احساس شادی کردم . متوجه شد که شیطان است از سر شب تا به صبح در حرم امیرالمؤمنین گریه کرد و اشک ریخت و بعد از اینکه مردم به در خانه او آمدند گفت من این مسئولیت را قبول نمی کنم و آیه 83 سوره قصص را تلاوت کرد : « تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین ،آن سراى [پرارزش‏] آخرت را براى کسانى قرار مى‏دهیم که در زمین هیچ برترى و تسلّط و هیچ فسادى را نمى‏خواهند و سرانجام [نیک‏] براى پرهیزکاران است»

الآن چگونه است آیا کسی پیدا می شود که به خاطر وسوسه زیر بار مسئولیت نرود .

درمان وسوسه :  کسی آمد به پیامبر گفت من گاهی وسوسه فکری پیدا می کنم پیامبر گفت هر وقت برایت پیش آمد بگو  «آمنا بالله وبرسوله و لاحول و لاقوه الا بالله »

ب :وسوسه عملی دومین وسوسه وسوسه عملی در وضو غسل نجاست و خیلی چیزهای بی هوده و ناچیز این معلوم ایت که کار شیطان است

شخصی آمد به امام صادق گفت بنده خدایی دچار وسواس شده

ذَکَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلًا مُبْتَلًى بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ أَیُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ کَیْفَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ- فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِی یَأْتِیهِ مِنْ أَیِّ شَیْ‏ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ یَقُولُ لَکَ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَان‏

این یک بیماری روحی است و با گفتن حل نمی شود اراده عزم و گاهی معالجات روان پزشکی می خواهد .

ج : وسوسه اجتماعی : سومین وسوسه وسوسه اجتماعی است . بعضی ها به همه سوء ظن دارند این وسوسه شیطان است  .

داستان آیت الله مرعشی در نجف که درس می خواند و دچار سوء ظن شد این سوء ظن تأثیر گذاشته بود و نه تنها قدرت تدریس بلکه حافظه او ضعیف شد و مطالعه هم نمی توانست بکند وقلم او هم کند شد

شب جمعه به کربلا رفت و با اجازه خادم شب را در حرم ماند پایین پا کنار قبر علی اکبر ماند و متوسل شد و مکاشفه ای برای او پیش آمد امام حسین به او گفت چرا بدگمانی مگر به درون اعمال مردم خبر داری همین که فرمود سوء ظن رفع شد

  • ۰۳/۰۱/۰۹
  • حسین پاک سرشت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی